طبق اعلام
صندوق حمايت از کودکان سازمان ملل متحد ( يونيسف) تلويزيون
نخستين وسيله پرکننده اوقات فراغت کودکان و نوجوانان سراسر
جهان است. کودکان هموراه بع عنوان تاثير پذيرترين مخاطبان
تلويزيونی تلقی شده اند که هم از برنامه های بزرگسالان استفاده
می کنند و هم بيننده برنامه های کودک اند. فيلم سينمايي (
کارتونی و غير کارتونی ) ، سريال ( کارتونی و غير کارتونی ) ،
کارتون ويا انيميشن ، برنامه عروسکی ، مسابقه و جنگ تلويزطونی
از مهمترين اشکال برنامه های کودک می باشند. اين تحقيق به
بررسی نقش درک تصوير و ويژگی های بصری دريک نوع از برنامه های
تلويزطونی ( جنگ تلويزيونی) برای کودکان پرداخته و بطور ويژه
آن را از جهت ارائه اطلاعات و آموزش کودکان بررسی کرده است. بر
اساس نتايج بدست آمده در اين تحقيق تصوير بهترين نظام ارتباطی
نمادين برای آموزش کودکان است، بخصوص کارتون و فيلم از قدرت
آموزشی بيشتری برخوردارند. می توان بنيان جنگ تلويزيونی آموزشی
را براساس کارتون و فيلم هايي با محتوای آموزشی پی ريزی کرد و
مطالب آموزشی رابه صورت محتوای نهفته در کارتون و فيلم ارائه
داد. بيآن مسئله آموزشی بطور مستقيم از طرف مجری چندان خيدار
ندارد. برنامه سازان بايد در ساخت جنگ تلويزيونی بریا کودکان ،
تنوع ترکيبی برنامه را بالا ببرند تا ضمن جلب توجه کودکان
مخاطب ، مدت زمان توجه آنان به برنامه نيز هرچه بيشتر شود.
همچنين منابع بدست آمده از نظرات يکصد
دانش آموز نشان داد که کودکان به تصاويری با رنگ های شاد و
متنوع بيشتر جذب می شوند ، آنها علاقه ای بع رنگهای تيره
ندارند. کودکان دکور چند رنگ و لباس رنگارنگ برای مجری برنامه
را دوست دارند و علاقه زيادی به فضای رنگارنگ نشان می دهند.
اکثر کودکان موسيقی باريتم تند و هيجان آور و موسيقی همراه
باشعر و سرود را دوست دارند. موسيقی ريتميک ، توجه آنان را به
موضوع آموزشی بيشتر جلب می کند. اکثر کودکان مجری جوان ، شاد
،سرزنده ، پرتحرک و راحت را دوست دارند و مجری هم سن و سال خود
را نمی پسندند.عروسک سخنگو بع تنهايي مورد علاقه کودکان نيست
درعوض آنها همراهی انسان ( مجری ) و عروسک را خيلی دوست دارند.