بسمه
تعالي
بررسي نحوه ارائه خدمات
توانبخشي به آسيب ديدگان زلزله گيلان و فارس
دكتر
محمد كمالي
، استاديار دانشكده
علوم توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي ايران
محمدرضا مرادي ، كارشناس
ارشد فيزيوتراپي ، سازمان بهزيستي كشور
دكتر
منوچهر ارجمند حسابي ، معاون دفتر امور برنامه هاي توانبخشي سازمان بهزيستي
كشور
مقدمه :
زلزله از جمله پديده هايي است كه به هنگام وقوع ، جامعه را با مخاطرات و
نابساماني هايي مختلف مواجه مي سازد و اختلالاتي را در ساختار و امور جامعه
بدنبال دارد. اقشار مختلف جامعه به هنگام وقوع آن قادرند تا با انجام
تمهيداتي به مقابله با اين موضوع پرداخته و خود را با آن وفق دهند. از آنجا
كه در مقايسه با افراد عادي ، معلولان داراي ويژگي هاي عملكردي و جسمي خاصي
هستند ، بنابراين به هنگام وقوع زلزله معلولان با مسائل و مشكلات مضاعفي
روبرو هستند كه لازم است با اتخاذ شيوه هاي منطقي و اصولي با اين پديده
برخورد نمايند.
وقوع زلزله هاي متعدد در ايران لزوم شناخت آنچه به هنگام زلزله بر اين گروه
رفته است را آشكار مي سازد. در اين ميان ميزان اطلاع افراد داراي معلوليت و
نيز گروههاي امداد رسان از نحوه برخورد با معلولان در هنگام وقوع زلزله ،
ميزان آسيب هاي وارد به افراد سالم كه منجر به معلوليت آنان شده است و زمان
دريافت خدمات توانبخشي ارائه شده بعد از زلزله و ايجاد معلوليت و
…
مي تواند در اين بررسي مورد لحاظ قرار گيرند. مطالعه حاضر با هدف تعيين
چگونگي ارائه خدمات توانبخشي به آسيب ديدگان زلزله گيلان و فارس انجام
گرفته است. عدم وجود گزارشات مدون در اين زمينه در سازمانهاي ارائه كننده
خدمات باعث گرديد تا مطالعه بر روي افرادي از جامعه كه تحت تاثير زلزله به
معلوليت دچار شده بودند انجام شود. همچنين پرونده هاي موجود نيز براي بررسي
نحوه ارائه خدمات توانبخشي مورد بررسي قرار گرفت.
مواد
و روشها :
مطالعه به شيوه اي توصيفي طراحي گرديد و متغيرهايي چون سن، جنس ،
تحصيلات ، نوع آسيب ديدگي ، نوع معلوليت بوجود آمده ، فاصله زماني خدمات
درماني پس از وقوع زلزله ، فاصله زماني دريافت خدمات توانبخشي پس از وقوع
زلزله ، نحوه چگونگي روند ارجاع دريافت خدمات توانبخشي ، نوع خدمات
توانبخشي دريافت شده ، نيازهاي ضروري خدمات توانبخشي ، منبع ارائه خدمات
توانبخشي ، نحوه آموزش آمادگي در مقابل بلايا و ميزان رضايتمندي از ارائه
خدمات توانبخشي مورد بررسي و مطالعه قرار گرفت.
با توجه به زلزله خيز بودن استانهاي گيلان و فارس و وقوع زلزله در رودبار و
كازرون ، بررسي حاضر بر روي اين دو شهر انجام گرفت. در منطقه رودبار،
دسترسي به 64 نفر از آسيب ديدگان ناشي از زلزله ميسر گرديد و در شهرستان
كازرون مطالعه بر روي 94 نفر از معلولان كه در هنگام وقوع زلزله در منطقه
بوده اند انجام شد. تلاش لازم بعمل آمد تا حداكثر افراد آسيب ديده شناسايي
و مورد پرسش قرار گيرند.
ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه بوده است كه توسط كارشناسي مربوطه و بر
اساس اظهارات فرد و در برخي موارد مندرجات پرونده ها تكميل گرديده است.
براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي شامل استفاده از شاخص هاي تمايل
مركزي و پراكندگي و نيز جداول و نمودار استفاده گرديده است.
عدم دسترسي به برخي از افراد حادثه ديده در جريان زلزله بخاطر ترك محل
اقامت و نيز عدم امكان دسترسي به برخي پرونده هاي افراد در مراكز بهداشتي
درماني و توانبخشي از جمله محدوديت هاي تحقيق بوده است.
نتايج
در
استان گيلان تحقيق پيرامون زلزله رود بار در سه محور و جامعه متفاوت مورد
بررسي قرار گرفته است
الف :
بررسي وضعيت آسيب ديدگان زلزله منطقه رود بار
ب :
بررسي وضعيت مدد جويان معلول تحت پوشش سازمان بهزيستي هنگام وقوع
زلزله در منطقه رود با ر
ج :
بررسي وضعيت آسيب ديدگان زلزله منطقه رودبار با تمركز مطالعه روي پرونده
هاي موجود در مراكز توانبخشي پزشكي ( فيزيوتراپي ، ارتوپدي فني و كار
درماني ) كه در هر سه مورد حجم جامعه مورد بررسي 64 نفر بود ه است .
در استان
فارس تحقيق پيرامون زلزله در استان با توجه به آسيب ديدگي و ايجاد
معلوليت در كمتر از 10 نفر، صرفاً وضعيت مددجويان معلول تحت پوشش سازمان
بهزيستي در هنگام وقوع زلزله در آن منطقه مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته
است كه در اين قسمت حجم جامعه 94 نفر بوده است.
در
ارائه نتايج سعي شده است تا نتايج بررسي وضعيت آسيب ديدگان زلزله در منطقه
رودبار به صورت مجزا و نتايج بررسي وضعيت معلولان در مناطق رودبار و
كازرون در كنار هم و در نهايت هم نتايج
بررسي وضعيت آسيب ديدگان زلزله منطقه رودبار با تمركز مطالعه روي پرونده
هاي موجود در مراكز توانبخشي پزشكي ( فيزيوتراپي ، ارتوپدي فني و كار
درماني) به صورت مجزا ارائه شود.
جدول
شماره يك: توزيع فراواني متغيرهاي مورد بررسي در منطقه رودبار –1380
رديف
|
شرح |
رودبار |
|
تعداد |
درصد |
1
|
جنس
مرد
زن
|
18
46
|
1/28
9/71
|
2 |
سن
كمتر از 15
16-24
15-34
بالاتر از 35 |
7
22
13
22 |
9/10
4/34
3/20
4/34 |
3 |
محل
حضور
منزل
فضاي باز
|
64
0 |
100
0 |
4 |
آموزش قبلي
خير
بلي |
64
0 |
100
0 |
5 |
تحصيلات
بيسواد
ابتدائي
راهنمائي
متوسطه
بالاتر
|
26
13
17
6
2 |
6/40
3/20
6/26
4/9
1/3 |
6
|
فاصله زماني تا خدمات
درماني
يك روز
دو روز
سه روز
|
61
2
1 |
3/95
1/3
100 |
7 |
فاصله خدمات درماني
و توانبخشي (ماه )
كمتر از يك ماه
يك ماه
2 تا 4 ماه
بيشتر از 4 ماه
|
6
12
17
39 |
4/9
8/18
6/26
2/55 |
8 |
نوع آسيب وارده
نخاعي كمري
نخاعي گرد ني
شكستگي ستون فقرات
آسيب و شكستگي اندام فوقاني
آسيب و شكستگي اندام تحتاني |
34
1
2
7
18 |
1/53
6/1
2/3
2/11
6/21 |
9
|
نوع معلوليت ايجاد
شده
پاراپلژي
كوادري پلژي
پاراپارزي
قطع اندام فوقاني
قطع اندام تحتاني
نقص اندام فوقاني
نقص اندام تحتاني
ساير |
25
1
6
2
6
7
12 |
1/39
6/1
4/9
2/3
6/9
2/11
4/14 |
10
|
خدمات توانبخشي ارائه
شده
فيزيوتراپي
فيزيوتواپي و كار درماني
ارتوپدي
مستمري
هيچ خدماتي ارائه نشده
|
47
9
1
1
5 |
4/73
1/14
6/1
6/1
8/7 |
11
|
خدمات مورد نياز
وسايل كمك توانبخشي
خدمات مددكاري
وسايل كمكي - مددكاري
هيچ |
21
22
17
4 |
8/32
4/34
6/26
64 |
12
|
فاصله زلزله و دريافت
خدمات توانبخشي
هيچ
يك ماه
2ماه
بين 3 ماه تا يك سال |
11
36
2
11
|
2/17
3/56
4/9
2/17 |
13 |
چگونگي مراجعه براي
دريافت خدمات
ارجاع از مراكز
درماني
مراجعه شخصي
مراجعه سازمان ارائه
دهنده خدمات
نامشخص |
2
59
1
2 |
1/3
2/92
6/1
1/3 |
14
|
ميزان رضايتمندي آسيب ديدگان از خدمات توانبخشي ارائه شده
هيچ
بلي
خير
|
2
59
3
|
1/3
2/92
7/4 |
15 |
منابع ارائه دهنده
خدمات
بهداشت و درمان
سازمان بهزيستي
كميته امداد امام
(ره)
بهداشت درمان و
بهزيستي
سازمان بهزيستي و
كميته امداد
هيچكدام |
3
44
1
6
1
9
|
7/4
8/68
6/1
4/9
6/1
1/14 |
16 |
محل زندگي
شهر
روستا |
43
21 |
2/67
8/32 |
جدول شماره دو : توزيع فراواني متغيرهاي مورد بررسي در معلولان حاضر در
منطقه در مناطق كازرون و رود بار –1380
رديف
|
شرح |
كازرون |
رودبار |
|
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
1 |
سن
كمتر از 15
16-24
15-34
بالاتر از 35 |
45
14
15
23 |
12/46
4/14
5/15
7/23 |
30
15
3
14 |
4/48
2/24
8/4
6/22 |
2 |
محل
حضور
منزل
فضاي باز
|
85
12 |
6/87
4/12 |
85
12 |
6/87
4/12 |
3 |
آموزش قبلي
خير
بلي |
64
0 |
100
0 |
62
0 |
100
0 |
4 |
تحصيلات
بيسواد
ابتدائي
راهنمائي
متوسطه
بالاتر
|
60
21
11
4
1 |
9/61
6/21
3/11
¼
0/1 |
28
24
4
6
0 |
2/45
7/38
5/6
7/9
0 |
5
|
چگونگي خروج از
معلولان
خانواده
خود فرد
امدادگر
|
41
52
4 |
3/42
6/53
1/4 |
43
18
1 |
4/69
0/29
6/1
|
6 |
محل زندگي
شهر
روستا
|
13
84 |
4/13
6/86 |
10
52 |
1/16
9/83 |
جدول شماره 3 :
توزيع فراواني وضعيت آسيب ديدگان بر اساس رونده هاي مراكز توان پزشكي
سازمان بهزيستي، منطقه رودبار –
1380
رديف
|
شرح |
رودبار |
|
تعداد |
درصد |
1 |
نوع ناتواني و
معلوليت افراد معلول آسيب ديده
فلج اندام
تحتاني فلج
نيمي از بدن
نابينا
نقص اندام فوقاني ا
نقص اندام تحتاني
قطع اندام فوقاني
قطع اندام تحتاني
ساير
|
22
1
1
5
16
3
5
7
|
7/36
7/1
7/1
4/8
6/26
0/5
4/8
7/11 |
2 |
وقوع زلزله تا
اقدامات درماني
يك روز
دو روز |
59
1 |
3/98
7/1 |
3 |
فاصله زماني درمان و
توانبخشي
يك ماه
دو تا سه ماه
چهار تا شش ماه
بيش از هفت ماه |
1
23
28
8 |
7/1
0/40
7/46
4/13 |
4 |
فاصله درخواست خدمت
توانبخشي تا ارائه
بدون وقفه
با وقفه |
59
1 |
3/98
7/1 |
5 |
انواع خدمات توانبخشي
مورد نياز
وسائل كمك توانبخشي
كمك مالي
وسائل و كمك مالي |
1
29
30
|
7/1
3/48
0/50 |
|
|
|
|
|
- بحث
و بررسي
در
اين قسمت به بحث و تحليل نتايج آماري بدست آمده با توجه به سؤالات مهم در
اين بررسي، پرداخته مي شود.
1-
گروههاي آسيب پذير هنگام وقوع زلزله با توجه به متغير جنس و سن كدام است؟
در افراد
غير معلول، آسيب ديدگي متوجه گروه سني خاص نبوده است درحالي كه آسيب ديدگي
در جنس مونث (زنان) بطور قابل ملاحظه اي و معني داري بيشتر از مردان بوده
است.با توجه به اينكه زلزله گيلان (رودبار- منجيل) در شب (هنگام خواب)
اتفاق افتاده است و همه افراد زن و مرد در خانه بوده اند، مي توان گفت
كه مردها با توجه به وضعيت جسماني خود آمادگي بيشتري براي مقابله و گريز از
زلزله را نسبت به زنها دارند و زنها ميزان آسيب پذيري بيشتري در مقابل
زلزله دارند. بنابراين لازم است به گروه كودكان و زنان كه آسيب پذير تر
نشان داده اند، در هنگام ارائه آموزشهاي پيگيري توجه خاصي مبذول گردد
همچنين گروههاي امدادي بايد متوجه اين نكته شوند كه در هنگام كمك رساني
بايد توجه خاص و ويژه اي را براي اجراي اين گروه در نظر داشته باشند.
2-
بيشترين ميزان آسيب و تروما در جريان بروز زلزله و با اهميت تر ين آن با
توجه به ريسك پذيري آن كدام است؟
بيش از 50
درصد آسيب به ناحيه ستون فقرات كمري وارد شده است كه غالباً نيز نسج نرم و
عصب نخاع را تحت فشار قرار داده است و در نتيجه مي توان گفت در مواقعي كه
زلزله هنگام استراحت (شب) اتفاق مي افتد اين نوع تروما حائز اهميت بيشتري
است كه نتيجه فرو ريختن آوار و اشياء سنگين روي ناحيه كمر در هنگامي است كه
فرد خوابيده است.همچنين بنظر مي رسد نحوه خارج كردن افراد از زير آوار
بسيار با اهميت است چه در بسياري موارد ممكن است نخاع فرد دچار آسيب يا
فشار برروي آن وارد شده باشد كه با عدم دقت در هنگام خارج نمودن فرد به آب
بيشتر و قطع كامل نخاع فرد دچار شده بنابراين لزوم آموزش امدادگران و افراد
در اين زمينه بشدت احساس مي شود.
3- انواع
ناتوانيها و معلوليتهايي ( با توجه به شيوع و اهميت توجه به آن) كه متعاقب
زلزله بوجود مي آيند كدامند؟
براساس
اطلاعات بدست آمده ، نزديك به 50 درصد انواع معلوليتها و ناتوانيهاي بوجود
آمده در جريان زلزله را معلوليت فلج نخاعي اندام تحتاني (پاراپلژي) در بر
مي گيرد و پس از آن اختلال عملكردي در اندامهاي تحتاني (پاها) است.از
آنجاييكه ميزان تروماي وارده به ستون فقرات كمري بيشترين فراواني را دارد
در نتيجه اختلال در سيستم اسكلتي ستون فقرات و نسج نرم آن را بدو دليل مي
توان انتظار داشت. يكي اينكه تروماي وارده به آن ناحيه (موقعي كه فرد در
حالت دراز كش يا خوابيده است) بايد خيلي شديد باشد كه نسج نخاع را متاثر
سازد و يا اينكه (به احتمال قوي) جابجايي درست كه در برگزيده آموزش
امدادگران و نيروهاي مردمي و در اختيار و در دسترس قرار دادن وسايل كمكي
براي نيروهاي امدادي است.
4-
ارائه خدمات درماني و توانبخشي بعد از وقوع زلزله چگونه بوده است؟
در
بيش از 95 درصد موارد آسيب ديدگان در كوتاهترين زمان (فاصله زماني يك روز)
از نظر خدمات درماني در محل مشكل خاصي وجود ندارد. در عين حال خدمات
توانبخشي مورد نياز افراد آسيب ديده از وضعيت مطلوبي برخوردار نبوده و
غالباً با تاخير زماني 6 ماهه همراه بوده است و در برخي موارد ارائه اين
سرويس به چند سال پس از وقوع زلزله بر مي گردد.
5- منابع
ارائه دهنده خدمات به افراد آسيب ديده چگونه بوده است؟
براساس
اطلاعات موجود از بين تمامي سازمان ها و ارگانهاي خدمات رسان موجود در سطح
منطقه بيشترين خدمات مورد نياز افراد آسيب ديده توسط سازمان بهزيستي كشور
ارائه شده است. در اين جدول از تعداد 64 نفر فرد آسيب ديده 44 نفر آنها
خدمات مورد نياز را از سازمان بهزيستي و 6 نفر تواماً از وزارت بهداشت و
سازمان بهزيستي و مابقي آنان (14نفر) از ساير ارگانها خدمات خود را دريافت
كرده اند.
6-
انواع خدمات توانبخشي مورد نياز افراد آسيب ديده ناشي از وقوع زلزله چگونه
بوده است؟
اطلاعات
مندرج در جداول نشان مي دهد كه مهمترين نياز افراد آسيب ديده پس از وقوع
حادثه خدمات كمك توانبخشي و مددكاري (حمايتي) بوده است اين جدول نشان دهنده
اين موضوع است كه از تعداد 64 نفر فرد آسيب ديده 21 نفر آنان نيازمند خدمات
كمك توانبخشي و 39 نفر نيز نيازمند خدمات توانبخشي و مددكاري بصورت توام
بوده اند.
7-
ميزان رضايت مندي افراد آسيب ديده از نحوه ارائه خدمات چگونه بوده است؟
با
توجه به اطلاعات مندرج در جداول تعداد 59 نفر از چگونگي ارائه خدمات
رضايت داشته و مي توان چنين برداشت كرد كه ارائه خدمات مورد نياز پس از
وقوع حادثه توسط ارگانهاي تخصصي مي تواند نقش بسيار مهمي در برداشته باشد
كه خود يكي از عوامل اساسي در پيشگيري از بروز معلوليت و ناتواني در افراد
مي گردد.
8-
ميزان آگاهي و اطلاعات افراد در هنگام وقوع بلاياي طبيعي چگونه بوده است؟
اطلاعات و
آمارها مندرج در جداول نشان مي دهد كه از تعداد 64 نفر فرد آسيب ديده
متاسفانه هيچكدام آشنايي و آگاهي لازم را در برخورد با اين پديده نداشته
اند و اين امر لزوم و اهميت نقش اطلاع رساني و ارائه مطالب آگاهي بخش را در
جامعه نشان مي دهد و از اولويت خاص محسوب مي گردد.
9-
بيشترين افراد آسيب ديده در چه گروه سني بوده اند؟
اطلاعات
بدست آمده مبين اين موضوع است كه از تعداد 62 نفر معلول آسيب ديده تعداد 30
نفر آنان را افراد زير 15 سال تشكيل داده اند كه اين موضوع نشان مي دهد كه
كودكان و نوجوانان بيشترين گروه سني آسيب پذير در اين جامعه بوده اند كه
ضرورت دارد در رابطه با اين موضوع دقت نظر بيشتري معمول گردد.
10-
ميزان تحصيلات تا چه حد مي تواند در جلوگيري از آسيب افراد مؤثر باشد؟
بيشترين
آسيب هاي ناشي از وقوع زلزله متوجه افراد بيسواد و كم سواد بوده است لذا
براين اساس مي توان نتيجه گرفته كه ميزان دانش و آگاهي مي تواند نقش مؤثري
در پيشگيري از وقوع حوادث ايفا نمايد.
11- وضعيت
معلولان تحت پوشش سازمان بهزيستي پس از وقوع زلزله در استان هاي فارس
(كازرون) و گيلان (رودبار) چگونه بوده است؟
بررسي ها و
اطلاعات بدست آمده از اين تحقيق نشان دهنده اين موضوع است كه: ميزان آگاهي
و اطلاعات معلولان تحت پوشش در اين دو شهر نسبت به برخورد با بلاياي طبيعي
در سطح پائيني قرار داشته كه مي تواند مرتبط با پائين بودن سطح تحصيلات
آنان باشد . اكثريت معلولان تحت پوشش سازمان در اين دو منطقه ساكن روستاها
بوده لذا ضرورت دارد در خصوص ارائه خدمات آموزشي به مناطق دوردست روستايي
تمهيداتي اتخاذ گردد . اكثريت معلولان تحت پوشش در مناطق ياد شده (كازرون
و رودبار) بدون كمك ديگران قادر به خروج از محل حادثه نبوده اند لذا ايجاب
مي نمايد آموزش هاي لازم جهت انتقال صحيح افراد آسيب ديده به اطرافيان
بويژه خانواده داراي فرزند معلول به شيوه ساده ارائه گردد .
آنچه
اهميت دارد هماهنگي لازم بين سيستمهاي درماني و توانبخشي براي جلوگيري از
وقفه در ارائه خدمات توانبخشي به موقع مي باشد، متاسفانه مشاهده ميشود كه
بسياري از پزشكان و كادر درماني از خدمات توانبخشي موجود در منطقه خود آگاه
نيستند و در برخي موارد از نياز فرد آسيب ديده به اين خدمات مطلع نمي باشند
ضرورت برگزاري دوره هاي بازآموزي و آموزشي براي كادر پزشكي از يك سو و حضور
كادر توانبخشي و يا نمايندگان بهزيستي در ستادهاي امداد در هنگام بلاياي
طبيعي بشدت احساس مي شود.