12 اذر مصادف با سوم
دسامبر روز جهاني معلولين مي باشد . سوم دسامبر هر سال به عنوان
روز جهاني معلولين از سوي سازمان ملل متحد معين گرديده است . اين
روز توسط سازمان ملل جهت گراميداشت فضائل انساني وتكريم ارزشهاي
معنوي برگزيده شده است .اين روز زنگي است كه به صدا در مي ايد تا
بشر در مقابل حقوق پايمال شده همنوع خود پاسخگو باشد و بگويد در
برابر اين فراموش كاري چه كرده وچه مي خواهد بكند.سازمان ملل
دولتها را موظف كرده در اين روز پاسخگوي عملكرد خويش باشند و
بگويند چه كرده اند و چه مي خواهند بكنند. چه طرحهائي به انجام
رسيده و چه طرحهائي در مر حله اجراست . دولتها موظفند زمينه حضور و
پرورش استعداد هاي معلولين را فراهم نمايند .
جامعه جهاني حق شهروندي
معلولين را به رسميت شناخته و قواعد اين پذيرش را نيز پذيرفته است
و كمتر ديده مي شود در جوامع پيشرو معلولين به دلا ئل پيش پا
افتاده از صحنه اجتماع دور گردند و نتوانند استعداد ها و
توانائيهاي خويش را به منصه ظهور برسانند .كمتر مكاني يافت مي شود
كه به دليل عدم رعايت ظوابط معماري وشهر سازي براي معلولين غير
قابل استفاده باشد .
12 اذر روز احقاق حقوق
فراموش شده اي است كه بايد انرا مطالبه كرد و در اين راه بسيار
بايد تلاش كرد. تلاشي مضاعف چون گوشها گرفته و چشمها بسته است و
عملا با وجود قوانين فراوان اقدام موثري صورت نمي پذيرد و به جاي
تدبير در امور به اتلا ف وقت رو اورده ايم‘وقتي كه قيمت با ارزشي
دارد و ما اين گونه انرا تلف مي كنيم و خم به ابرو نمي اوريم !
12 اذر روز باز شدن
چشماني است كه نمي خواهند معلولين را ببينند. روز عرض اندام كساني
است كه برخي مايل نيستند انها را ببينند و به همين دليل با بي
غيرتي از كنار مشكلات معلولين مي گذرند وهر از گاهي با ديدي صدقه
گرا‘ نه وظيفه گرا جلسه اي ترتيب مي دهند و ضمن ديد و بازديد آ خرت
خويش را اباد مي كنند !
12 اذر باز هم فرا رسيد
ولي تغيير عمده اي در زندگي معلولين صورت نپذيرفته هنوز هر روز بر
مجموعه قوانين نا كارا ي موجود افزوده مي گردد. قوانيني كه تدوين ا
نها ساعتها وقت و انرژي و مبالغ هنگفت از بودجه بيت المال را به
خود اختصاص داده است. اي كاش دوستان قانون گذار هنگام تدوين اين
قوانين به فكر ضمانت اجرائي مناسب براي انجام امور مي افتادند يا
با توجه به واقعيت ها ي اجتماعي قوانيني تصويب مي كردند كه قابل
اجرا باشد .
12 اذر روز تصويب قانون
اساسي نظام مقدس اسلامي ايران ( جمهوري اسلامي ايران ) نيز مي
باشد. تقارن همزمان اين دو روز مبارك را بايد به فال نيك گرفت روز
قانونمند شدن نهاد هاي انقلابي با روزي كه اين قوانين در مورد يكي
از اقشار اين جامعه بايد مورد پاسخگوئي قرار گيرد . بدون تعارف مي
توان گفت هيچ يك از اصول قانون اساسي بطور كامل انجا كه دولت مكلف
گرديده حقوق ملت را تامين نمايد به مر حله اجرا در نيامده است ( لا
اقل در خصوص معلولين ) و انچه گاهآ ديده مي شود نمايشي از اجراي
قوانين مربوط به رفاه وتامين اجتماعي معلولين است .
12 اذر روز پرسشگري از
مجريان قانون اساسي است. چرا اصول سوم‘ بيست وهشتم‘ بيست و نهم‘
سي ام وسي ويكم تا
كنون به اجرا در نيامده واگر اجرائي شده چرا ابتر مانده؟ چرا در
زندگي معلولين تغيير قابل محسوسي ديده نمي گردد؟ ايا در گذشت
معلولين در اثر زخم بستر ان هم به دليل نداشتن دسترسي به امكانات
( اعم از پول و پزشك و مراقبت لازم ) نقض اصل بيست و نهم قانون
اساسي نيست ؟ ترك تحصيل‘ اقدام به خود كشي ‘ اعتياد به مواد مخدر
‘ معلوليت هاي ثانوي ناشي از بهداشت و درمان نا مناسب ‘
.......................... ايا اين موارد از نقض مكرر وعدم اجراي
قانون اساسي ناشي نمي گردد؟
اين همزماني مي توانست
بسيار مسرور كننده باشد. مي توانست ضمانت اجرائي اصول تكليفي دولت
باشد. اما چه سود كه قانون اساسي نيز چون معلولين مورد ظلم و تعدي
قرار گرفته است . هر دو به نوعي مورد بي حرمتي واقع شده اندو هر دو
مهجور مانده اند .
به هر حال 12 اذر نيز
مي گذرد و مشكلات و مطالبات معلولين سر جاي خود باقي مي ماند.
تنها اميدواريم روزي برسد كه رفع اين موانع در دستوركار جدي
مديران قرار گيرد. چرا كه حل اين مشكلات عزمي ملي و قوانيني كارامد
به همراه مديريتي قوي نياز دارد .