بسمه
تعالي
حضور
کود ک
معلول در
خانواده - قسمت پنجم
کودک نابينا - قسمت دوم
دکتر محمد
کمالی
وضعيت
ويژه ظاهري در كودك نابينا باعث شناخت و تشخيص سريعتر معلوليت كودك توسط
والدين مي گردد. در
قسمت چهارم
از ضرورت
تسريع در برخي برنامه هاي آموزشي سخن گفتيم كه در اين
مطلب
به توضيح بيشتر اين موارد مي پردازيم:
1)
برقراري ارتباطات لمسي و كلامي با كودك: بسياري از محركهاي محيطي براي كودك
از طريق حس بينايي برقرار مي گردد. اينك با كودكي روبرو هستيم كه فاقد چنين
حسي مي باشد. بنابراين لازم است از حواس ديگر و بويژه حس لامسه و شنوايي
براي رفع اين مشكل كمك بگيريم . از اين رو لازم است تا والدين ترغيب شوند
تا بطور مداوم با كودك سخن بگويند و هر چيزي را به او معرفي نمايند. لازم
است اشياء و مواد مختلف را به دست كودك بدهيم تا او از طريق حس لامسه
بتدريج با آنها آشنا شود.
با بزرگتر شدن كودك اين استفاده از حواس بايد به شكل گسترده تري پيگيري شود
.
2)
پرورش ساير حواس:
علاوه بر حس شنوايي و حس لامسه كه بايد بطور ويژه براي كودك نابينا تقويت
شود، لازم است تا حس چشايي و بويايي نيز به اندازه كافي تقويت شوند. اين
دوحس از شناخت علائم طبيعي و نشانه هاي محيطي، تشخيص مسيرها و جهات حركت و
در كسب مهارتهاي روزمره زندگي بسيار اهميت دارند. شناخت اشكال مختلف و برخي
مفاهيم مانند خشك ، تر ، نمناك، زبر، نرم و
…
با حس لامسه، شناخت صداي افراد، دور و نزديك ، انواع صداهاي موجود در طبيعت
و اجتماع ، تشخيص سن و جنس و حالات هيجاني با استفاده از حس شنوايي، شناخت
مواد بودار و بي بو و تميز دادن آنها از هم در سنين بالاتر، شناخت مغازه ها
(مثل نانوايي ، شيريني پزي و
…)
با استفاده از حس بويايي و نيز شناخت انواع مزه ها و درك تفاوت آنها ،
پختگي ، رسيدن يا كال بودن مواد و ميوه ها و
….
نيز از طريق حس چشايي به دست خواهد آمد.
3)
آموزش مهارتهاي
روزمره زندگي: به هر صورت كودك نابينا بايد ياد بگيرد تا بتواند هر چه
سريعتر مستقل و بدون وابستگي به زندگي ادامه دهد. انجام كارهاي روزمره
مانند نظافت و شستشو، حمام، پوشيدن و درآوردن لباس و كفش، غذاخوردن و
نوشيدن، استفاده از وسايل حمل و نقل، كار، ابزارهاي ساده مثل چسب ، قيچي ،
يافتن اشياي گمشده و …
بايد بتدريج به كودك آموزش داده شود. نحوه برقراري با افراد و شناخت برخي
موقعيت ها مانند اماكن و مشاغل هم با افزايش سن كودك بايد همين برنامه
آموزش داده شود.
4)
آموزش تحرك و جهت يابي: شناخت فضاي داخل منزل و محيط اطراف بسيار حائز
اهميت است. بايد والدين در حالي كه دست كودك را گرفته اند با طي مسيرهاي
مختلف ، تفاوت مكانها را به لحاظ ارتفاع، كوچكي يا بزرگي و ديگر خصوصيات
براي وي توضيح دهند. با افزايش سن، نحوه تردد در منزل، طي نمودن پله ها ،
خارج شدن از منزل و عبور از پياده رو و خيابان هم به برنامه او افزوده شود.
5)
تقويت حافظه، درك كلامي و افزايش معلومات عمومي: تشويق كودك به سؤال بيشتر
در مورد همه چيز و در اختيار قرار دادن اشياي مختلف در دستان او بايد بشدت
مورد توجه باشد. خواندن داستان و شعر و تشويق او به حفظ و بازخواني و
بازگويي آنها بسيار مهم است. انجام انواع بازيها و بردن او به اماكن مختلف،
توضيح شفاهي در مورد وضعيت ساختماني و تاريخي اماكن مي تواند در تقويت
موارد فوق بسيار راهگشا باشد.
6)
برنامه اصلاح رفتار: حركات تكراري، وضعيت راه رفتن و نشستن غلط و برخي
رفتارهاي نامناسب به دليل عدم ارائه آموزشهاي صحيح در بسياري از كودكان و
حتي نوجوانان ديده مي شود. با استفاده از نظرات مشورتي متخصصين و معلمين مي
توان به فرد نابينا و خانواده آموزشهاي لازم را براي رفع و زدودن رفتارهاي
نامناسب و جايگزين كردن رفتارهاي صحيح آموخت كه در نماياندن شخصيت آينده او
در جامعه بسيار حائز اهميت است.
شرح امور و فعاليتها در مورد كودك نابينا بسيار فراوان تر از اين مختصر
است كه به لحاظ محدوديت امكان ارائه آنها نيست و به همين كوتاه بسنده مي
كنيم و در قسمت
ششم
در مورد كودك ناشنوا خواهيم گفت.
قسمت
ششم