14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 32 2 1

  •  

    بسمه تعالي

     حضور کود ک معلول در خانواده - قسمت سوم

    نقش پدر ومادر

        دکتر محمد کمالی

     

       در قسمت دوم از ضرورت حضور مشاور و نقش او در راهنمايي والدين كودكان معلول سخن گفتيم. بديهي است اين مشاوره در مرحله آگاهي يافتن خانواده از وجود كودك معلول آغاز مي شود، هر چند هدف از انجام آن كوتاه كردن فاصله زماني شوك وارده تا پذيرش واقعيت در مورد فرزندشان مي باشد، ليكن اين امر بايد تا مراحل بعدي كه برنامه هاي درمان و توانبخشي آغاز مي شود، ادامه يابد. در اين مرحله نقش والدين هر روز پررنگ تر مي شود. پذيرش واقعيت معلوليت كودك از سوي پدر و مادر دقت شود پذيرش هر دو نفر پدر و مادر لازم و ضروري است مي تواند در تسريع برنامه درمان و توانبخشي و شروع به موقع آن نقش داشته باشد.

       والدين بايد از كودك معلول خود شناخت مناسبي را كسب نمايند. به عنوان مثال والدين يك كودك ناشنوا بايد بدانند آنچه براي كودك رخ داده است، تنها اختلالي در شنوايي اوست و ساير حواس، اعضا و قواي ذهني او سالم است و مي تواند و بايد مورد استفاده بيشتري قرار گيرد. به همين ترتيب در مورد كودك نابينا يا كم بينا، والدين بايد به دركي واقعي از ميزان اختلال ايجاد شده و نحوه جبران آن به وسيله ديگر اعضاء و حواس مثلأ حس شنوايي و لامسه دست يابند. والدين كودك مبتلا به كم تواني ذهني نيز ، لازم است از ميزان بهره هوشي باقي مانده در كودك اطلاع يابند تا ميزان انتظار خود را از كودك بر آن اساس در نظر بگيرند. چنين شناختي مي تواند در تسريع و بهبود كودك بسيار مؤثر باشد.

        وجود رابطه صميمانه بين پدر و مادر از جمله نكات مهم در رشد كودك و انجام به موقع و مفيد برنامه هاي درمان و توانبخشي مي باشد. هر چند سوابق و تجربيات حاكي از آن است كه اغلب اين مادران هستند كه بار اصلي كار را بر دوش مي كشند، ليكن لازم است تا پدران نيز در اين زمينه احساس مسئوليت بيشتري نمايند و اين زماني حاصل خواهد شد كه هر دو نفر ، بپذيرند در زمينه اتفاقي كه رخ داده است مسئوليت مشترك و يكساني دارند. در اين مورد والدين بايد خود را از ذهنيت هاي منفي مبتني بر گناهكار بودن يكي از طرفين، رها نمايند و به امروز خود فكر نمايند و به گذشته بينديشند. آنچه اهميت دارد وظيفه اي است كه والدين امروز در قبال ناتواني كودك خود دارند و آن چيزي جز شروع به موقع برنامه هاي توانبخشي نيست.

       تلاش والدين براي كسب اطلاعات و آگاهي در مورد بيماري و ناتواني جامعه است فرزندشان و نيز چگونگي برنامه درمان و توانبخشي او بسيار بااهميت است. از سوي ديگر وظيفه دست اندركاران امور توانبخشي و تمهيدات كه با تهيه مطالب آموزشي ساده و مناسب، به فعاليت هاي والدين براي ادامه درمان و توانبخشي جهت صحيحي بدهند. اين گونه جزوات كه مي تواند در چند جلد و به ترتيب پيشرفت كودك تهيه شوند نمونه هاي آن هم اكنون در برنامه توانبخشي مبتني بر جامعه مورد استفاده قرار مي گيرد سهم به سزايي در بهبود كودك خواهد داشت.

       نكته آخر در اين بحث لزوم تماس والدين با ساير والديني است كه داراي كودكي با همين نوع معلوليت مي باشند. والديني كه مراحل كار با كودك را در سالهاي قبل آغاز كرده و كودكشان به شكلي موفقيت آميز برنامه هاي توانبخشي خود را ادامه مي دهد، مي تواند بهترين مشاوره و راهنمايي را براي والدين جوان بر عهده بگيرند. اين گونه ارتباطات مي تواند به تأمين آرامش و اطمينان خاطر و نيز اعتماد به نفس انان كمك نمايد.ضمن اينكه در ايجاد نگرش مثبت در والدين براي ادامه برنامه هاي آموزشي و توانبخشي مؤثر خواهد بود. شركت والدين در برنامه هاي درمان گروهي متأسفانه در حال حاضر در ايران كمتر انجام مي شود مي تواند نقش ويژه والدين را در بهبود كودك نمايان تر سازد. همچنين لزوم كمك گرفتن از ساير اعضاي خانواده همچون خواهران و برادران و نيز پدر يا مادر بزرگ در اين مرحله مهم است.

       به هر صورت نقش والدين در شروع و پيشرفت برنامه هاي درمان و توانبخشي و الحاق كامل كودك به اجتماع، بسيار حياتي است، اما اينكه در مورد هر نوع از معلوليت چه ويژگي ها و اصولي بايد مدنظر قرار گيرد در قسمت چهارم صحبت خواهيم كرد.

    قسمت چهارم

     

 

        بازگشت به صفه اصلی